کد مطلب:188684 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:255

پیام جابر از رسول خدا برای امام باقر
در میان احادیث نبوی، حدیث جابر بن عبدالله انصاری هم از نظر راوی و هم از نظر مضمون و پیام حدیث و هم از جهت كثرت نقل در كتاب های حدیث، ویژه و ممتاز است.

جابر بن عبدالله از جمله ی انصار و اصحاب رسول خدا است كه مورد قبول و احترام خاصه و عامه می باشد. [1] او از كسانی است كه همراه با هفتاد نفر از انصار در پیمان عقبه حاضر بود، و البته در آن روز كم سن ترین آنان بشمار می آمد. [2] سپس در نوزده غزوه همراه رسول خدا (ص) شركت جسته است [3] و پس از وفات آن حضرت، در مسجدالنبی مجمع علمی داشته و شیفتگان احادیث نبوی از او كسب دانش می كرده اند. [4] .

روایت جابر از طرق مختلف و به گونه های متفاوت نقل شده است، اما همه ی آن ها هماهنگ و مؤید یكدیگر است. از جمله ی آن روایات، بیانی است از محمد بن مسلم.

محمد بن مسلم گوید: در كنار جابر بن عبدالله نشسته بودیم كه امام سجاد (ع)، همراه با فرزند خردسالش، محمد وارد شد.

امام سجاد (ع) به فرزندش فرمود: سر عمویت را ببوس.

محمد به طرف جابر آمد و سر او را بوسید.

جابر كه در آن ایام بینایی را از دست داده بود، پرسید، این كودك كیست؟

امام سجاد (ع) فرمود: فرزندم محمد است.

جابر محمد را در آغوش كشید و گفت: ای محمد! رسول خدا (ص) به تو سلام می رساند.



[ صفحه 32]



حاضران به جابر گفتند: این سخن را بر چه اساسی می گویی؟

جابر گفت: در خانه ی رسول خدا (ص) بودم كه او حسین را سرگرم می نمود. در آن هنگام به من رو كرد و گفت: ای جابر! فرزندم حسین، دارای فرزندی خواهد شد كه نامش علی است... و علی نیز دارای فرزندی خواهد شد كه نامش محمد است. اگر او را ملاقات كردی، سلام مرا به او برسان، و بدان كه پس از ملاقات وی، تو به پایان زندگی نزدیك شده ای.

محمد بن مسلم می گوید: سخن جابر تحقق یافت و او پس از مدتی كوتاه بدرود حیات گفت. [5] .

بیان دیگر، روایت ابان بن تغلب است.

ابان بن تغلب از امام صادق (ع) روایت می كند كه جابر بن عبدالله آخرین صحابی رسول خدا (ص) از دلبستگان اهل البیت (ع) بود. او در مسجد رسول خدا (ص) می نشست، عمامه ی مشكی بر سر می بست و همواره ندا می داد: ای باقرالعلم، ای باقرالعلم! مردم مدینه می گفتند: جابر هذیان می گوید!

جابر در پاسخ آنان می گفت: نه به خدا سوگند، هذیان نمی گویم. آنچه من گفتم بدان خاطر است كه از رسول خدا (ص) شنیدم می فرمود: تو فردی از خاندان مرا ملاقات خواهی كرد كه نامش، نام من و سیمایش، سیمای من است و به گونه ای شگفت حقایق علمی را می شكافد... [6] .

تاریخ یعقوبی روایت جابر را چنین نقل كرده است:

جابر بن عبدالله انصاری گوید كه رسول خدا (ص) به من فرمود: تو روزگار درازی خواهی زیست، تا مردی از نسل مرا ملاقات كنی كه شبیه ترین مردم به من و همنام من است. چون او را دیدی سلام مرا به او برسان.

چون سن جابر به كهولت رسید و پایان عمر خود را نزدیك یافت، همواره می گفت: ای باقر! ای باقر! كجا هستی؟ تا این كه روزی او را ملاقات كرد. بر دست و پای او بوسه می زد و می گفت: ای شبیه رسول خدا (ص)! پدر و مادرم به قربانت،



[ صفحه 33]



جدت تو را سلام رسانیده است. [7] .

روایت جابر بن عبدالله توسط خود امام باقر (ع) از زاویه ای دیگر مطرح گشته است. در این روایت امام باقر (ع) از دیدار با جابر و دریافت سلام رسول خدا (ص) توسط وی گزارش داده است. [8] .

جز این موارد، حدیث جابر بن عبدالله با عباراتی دیگر اما مؤید یكدیگر و هماهنگ با هم وارد شده است. [9] .


[1] تذكرة الائمة، 125.

[2] المعارف، ابن قتيبه 307.

[3] الاصابة في تمييز الصحابة 1 / 213.

[4] همان.

[5] كشف الغمة 2 / 321؛ تذكرة الخواص 303؛ بحار 46 / 227.

[6] اصول كافي 2 / 373؛ اختيار معرفة الرجال 42-41؛ اعلام الوري 263-262.

[7] تاريخ يعقوبي 2 / 320.

[8] اصول كافي 2 / 77؛ ارشاد مفيد 2 / 157-156؛ روضة الواعظين 1 / 203؛ كشف الغمة 2 / 323؛ بحار 46 / 224 - 223.

[9] اثبات الوصية 150؛ علل الشرايع 1 / 234-233؛ رجال الكشي 27، اختصاص 62؛ سير اعلام النبلاء 4 / 404؛ اثبات الهداة 5 / 263؛ بحار 46 / 228-224.